اینجا همواره دما زیر صفر است .
آتش عشق را با دست نوشته هایم روشن نگه داشته ام .
هر وقت شیرقهوه گرمت را نوشیدی .
شومینه را رها کن و برگرد .
آخرین صفحه تا نیمه سوخته !!
عشق حدیث یک نگاه و تنهایی دو قلب است .....
به چهارده زبان زنده دنیا
گفتم که دوستت دارم...
بی تفاوت گذشتی مرا از خود راندی...
هیچ نگفتم...
لبخند زدی و....کنارم ماندی....
همه ادما یه امضای شخصی دارن!
امضای شاعر اینه که لحظه های تنهاییشو به شعر تبدیل کنه...
امضای شخصی سحر:هرگز از تاریکی نترس!همیشگی نیست...تاریکی موندگار نیست اگه تو بخوای...!
امضای مه:رطوبت ممتد و حس ارامش...!
امضای تقویم:همیشه روزای رفته با تو بودن رو به یادم میاره...روزای خالی از تورو بهم نشون میده!اما من به صفحه های روشن ایندش خیلی امید دارم...!
امضای شخصی جمعه به همه یاداوری میکنه انتظار هم میتونه سبز باشه.سخت وسبز...!
امضای شخصی عشق:تورو یادم میاره...
امضای شخصی من:......!
امضای شخصی تو چیه؟
برام بنویس....؟!!!
اسمان بار امانت نتوانست کشید ....
قرعه کار به نام منه دیوانه زدند......delem gerefte .....
زندگی 2 چیز به من آموخت: آرزوی مرگ و مرگ آرزو.....!!!!!!
سکوتم را به باران هدیه کردم//، تمام زندگی را گریه کردم//، نبودی در فراق شانه هایت// به هر خاکی رسیدم تکیه کردم
ماهی به آب گفت : تو نمیتونی اشکای منو ببینی , چون من توی آبم... آب جواب داد اما من میتونم اشکای تو رو احساس کنم چون تو توی قلب منی
چون غروب خیلی قشنگه تو خود خود غروبی...
چی بگم ...؟؟!
قحطی واژست...هرچی هستی خیلی خوبی...
ادامه مطلب...دیدی گلا شب که میشه اشکاشونو رو میکنن؟؟؟
اینو بدون چشم منم همیشه غرق
شبنمه...<****>